مکتب حاج قاسم
- چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۰، ۰۴:۲۶ ب.ظ
- ۰ نظر
براساس گزارش موسسه صلح استکهلم، در سال ۲۰۱۹ تمامی کشورهای جهان در مجموع ۱.۹ تریلیون دلار به هزینههای نظامی اختصاص دادهاند که این رقم به نسبت سال ۲۰۱۸ حدود ۳.۶ درصد افزایش را نشان میدهد.
جالب است بدانید ارزیابی بودجه نظامی کشورهای مختلف در سال ۲۰۱۹ نشان میدهد که برای اولینبار در طول تاریخ، دو کشور آسیایی با افزایش بودجه قابل توجه، به ترتیب در ردههای دوم و سوم، عنوان دارنده بیشترین بودجه نظامی در جهان را کسب کردهاند. دولت چین در سال ۲۰۱۹ با ۲۶۱ میلیارد دلار و جهش ۵.۱ درصدی بودجه نظامیاش در این سال به نسبت سال قبل، در رتبه دوم دارنده بیشترین بودجه نظامی در جهان قرار گرفته و کشور هند نیز با ۷۱.۱ میلیارد دلار و جهش ۶.۸ درصدی در رتبه سوم قرار گرفته است. بسیاری از کشورها تنش نظامی میان چین، هند و پاکستان را عامل اصلی افزایش بودجه نظامی کشورهای این منطقه میدانند اما در عین حال، کشور چین اعلام کرده که قصد دارد با آمریکا در حوزه نظامی رقابت کند و احتمالا از همین منظر است که بودجه نظامی خود را بهطور قابل توجهی افزایش داده است.
نگاهی کلی به میزان تخصیص بودجه نظامی در کشورهای مختلف، نشان میدهد پنج کشور آمریکا، چین، هند، روسیه و عربستان سعودی، حدود ۶۰ درصد از کل بودجه نظامی دنیا را به خود اختصاص دادهاند و این به معنای آن است که یک رقابت تسلیحاتی میان این پنج کشور وجود دارد.
فهرست ۱۰ کشور دارنده بیشترین بودجه نظامی در سطح جهان - ۲۰۱۹
آمریکا: ۷۳۲ میلیارد دلار
چین: ۲۶۱ میلیارد دلار
هند: ۷۱ میلیارد دلار
روسیه: ۶۵ میلیارد دلار
عربستان سعودی: ۶۱ میلیارد دلار
فرانسه: ۵۰ میلیارد دلار
آلمان: ۴۹ میلیارد دلار
انگلیس: ۴۸ میلیارد دلار
ژاپن: ۴۷ میلیارد دلار
کرهجنوبی: ۴۳ میلیارد دلار
همانطور که میبینید، جمهوری اسلامی ایران از نظر بودجه نظامی در سطح ۱۰ کشور اول دنیا نیست اما قاعدتا میتوان پیشبینی کرد که کشورمان به همراه تعداد دیگری از کشورهای منطقه و جهان جزء ۲۵ کشور اول دنیاست.
تخصیص بودجه نظامی؛ تولید یا خرید؟
در ارزیابی بودجه نظامی کشورهای مختلف این مساله همواره مطرح بوده که این میزان از بودجه نظامی صرف چه چیزی خواهد شد؟ آیا قرار است آن کشور این بودجه را صرف خرید تسلیحات کند یا قرار است صرف بودجه عمرانی نیروهای مسلح یا تولید تسلیحات نظامی کند؟
در یک نگاه کلی به سطح منطقه خودمان، میتوان این سوالات را به راحتی پاسخ داد. در سطح منطقه، کشورهای ایران، عربستان و امارات متحده عربی بهعنوان رقبای دیرینه مطرح هستند و همیشه در ارزیابی بودجههای نظامی، مورد توجه محافل مختلف بودهاند. همانطور که در بخش اول این گزارش خواندید، عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ در سطح منطقه اولین، در سطح آسیا سومین و در سطح جهان، پنجمین کشور دارنده بیشترین بودجه نظامی است. در سطح منطقه هم، امارات و ایران جزء کشورهای متوسط قرار دارند. حالا سوال این است که این میزان از بودجه نظامی در سه کشور ایران، عربستان و امارات، صرف چه چیزی شده است و در کدام کشور، هزینهکردهای نظامی بیشتر موجب افزایش قدرت نظامی شده است؟
عربستانسعودی
عربستانسعودی بهعنوان دارنده پنجمین بودجه نظامی جهان (۶۱ میلیارد دلار) هزینه بسیار کلانی را در حوزه نظامی انجام داده و البته این روند هزینهکردهای سرسامآور نظامی، مربوط به امسال یا سال گذشته نیست بلکه سالیان درازی است که عربستان جزء چند کشور اول جهان در حوزه اختصاص بودجه نظامی قرار دارد.
نگاهی به داشتههای عربستان در حوزههای مختلف اما نشان میدهد این کشور یک واردکننده بزرگ تسلیحات و تجهیزات نظامی بوده تا یک تولیدکننده یا حتی صادرکننده تسلیحات نظامی. بهعنوان مثال در سال ۲۰۱۷ عربستانسعودی بزرگترین قرارداد خرید تسلیحات نظامی در تاریخ جهان را با آمریکا امضا کرد که به قرارداد ۴۶۰ میلیارد دلاری مشهور شد. طبق این قرارداد، ۱۱۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی به صورت آنی و فوری به عربستان سعودی از سوی آمریکا فروخته خواهد شد و ۳۵۰ میلیارد دلار از مابقی قرارداد نیز طی ۱۰ سال توسط آمریکا اجرا خواهد شد.
ارزیابی این رقم هنگفت نشان میدهد عربستان بهطور میانگین در طول ۱۰ سال (حدفاصل ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۷) سالانه ۴۶ میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات نظامی آن هم صرفا در این قرارداد کرده است، یعنی برمبنای بودجه نظامی سال ۲۰۱۹ عربستان، این کشور معادل بیش از دوسوم بودجه نظامی خود را صرف این قرارداد کرده که طبعا باید این رقم را به بودجه سالانه اضافه کرد، نه اینکه این رقم از بودجه نظامی آنها کم شود.
این قرارداد شامل خرید تسلیحات و تجهیزاتی از جمله جنگندههای اف-۱۵، هواپیماهای ترابری C-۱۳۰ و KC-۱۳۰، سامانه موشکی تاد، قایقهای رزمی، کشتیهای جنگی، هواپیماهای پشتیبانی نزدیک و ... خواهد بود که فرآیند تحویل بخشهایی از آن آغاز شده است.
اماراتمتحدهعربی
امارات متحده عربی هم مانند عربستان سعودی یکی از بزرگترین واردکنندگان تجهیزات و تسلیحات نظامی در دنیاست. در واقع بین شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس، عربستان بزرگترین نیروی هوایی را در اختیار دارد و پس از آن امارات در رتبه دوم قرار دارد؛ البته تمام هواپیماها و جنگندههای این دو رژیم عربی، وارداتی هستند، نه تولید داخل آن کشورها.
آمار خرید تسلیحاتی امارات نشان میدهد میزان خرید سلاح در ۱۰ سال اخیر در این کشور افزایش قابلتوجهی داشته است، بهطوری که این کشور در طول سالیان گذشته دهها فروند جنگنده، بالگرد، سامانه دفاعی موشکی، خودروهای زرهی، تجهیزات انفرادی و ... از کشورهای مختلف بهخصوص آمریکا، روسیه، چین و حتی آفریقایجنوبی خریداری کرده است.
این کشور فقط در یک قرارداد خود با آمریکا ۵/۶ میلیارد دلار صرف خرید سامانه پدافند هوایی پاتریوت کرده و تعداد زیادی آتشبار از این سامانه را به همراه خدمات پشتیبانی هم دریافت کرده است. در شرایط حاضر نیز بعد از عادیسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، این کشور در حال تلاش برای دریافت امتیاز خرید جنگندههای اف-۳۵ از آمریکاست که در این زمینه چراغ سبز هم دریافت کرده است.
جمهوری اسلامی ایران
براساس اعلام مراکز ارزیابیکننده بینالمللی، بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۱۹ چیزی حدود ۱۷ میلیارد دلار بوده که این رقم حدود یکچهارم بودجه نظامی عربستان سعودی در همین سال است. اما یک تفاوت جدی میان ایران با سایر کشورهای منطقه بهخصوص عربستان و امارات در حوزه تجهیزات و تسلیحات نظامی وجود دارد و آن استراتژی متفاوت ایران است. ایران از ابتدای جنگ تحمیلی که به تسلیحات و تجهیزات نظامی برای دفاع از آب و خاک خود نیاز داشت، مبنا را به دلیل تحریمها، نمیتوانست بر خرید تسلیحات بگذارد و مجبور شد تلاش خود را معطوف به تولید و ایجاد زیرساختهای لازم جهت استفاده از دانش متخصصان بومی بهمنظور طراحی و تولید تسلیحات و تجهیزات روز بگذارد اما در سوی دیگر میدان، عربستان سعودی، امارات، قطر، کویت، عراق، عمان و حتی اردن و سوریه، مبنای خود را خرید تسلیحات نظامی از سایر کشورها بهخصوص قدرتهای جهانی گذاشتند. خرید تسلیحات نظامی از کشورهای دیگر اگرچه در ظاهر میتواند قدرت نظامی کشورهای خریدار را بالا ببرد اما در مجموع عامل قدرت دائمی برای این کشورها به حساب نمیآید بلکه میتواند عامل تضعیف این کشورها نیز باشد.
بهعنوان مثال، رژیم شاهنشاهی پیش از وقوع انقلاب اسلامی حجم قابل توجهی تسلیحات از آمریکا و غرب خریداری کرده بود اما همین تسلیحات و تجهیزات به دلیل اینکه توانمندی تولید و حتی تحقیقات روی آنها به متخصصان کشورمان داده نشده بود، بعد از انقلاب و بهخصوص در دوران جنگ تحمیلی بهعنوان عامل تضعیف کشورمان به حساب میآمد. البته متخصصان کشورمان در همان دوران جنگ با گذراندن روزهای سخت و با استفاده از توان مهندسان و متخصصان بومی، توانستند بسیاری از مشکلات و کمبودها را که ناشی از قطع همکاری غربیها بود، مرتفع کنند اما باز هم کشورمان از همین ناحیه ضرباتی را متحمل شد. همین مساله امروز نیز درباره عربستان، امارات و بسیاری از کشورهای دیگر منطقه نیز مطرح است یعنی اگر روزی آمریکا و غرب اراده کنند، میتوانند ظرف چند ماه غالب داشتههای این رژیمهای مرتجع منطقه را زمینگیر کنند.
این مساله روی دیگری هم دارد. در سنجش میزان توانمندی نظامی کشورها، مراکزی مانند گلوبال فایرپاور (Global Firepower) با بررسی ۵۵ مولفه از جمله تجهیزات و فناوریهای پیشرفته، جزئیات توان نظامی نیروهای هوایی، زمینی، دریایی و سایر امکانات نظامی و دفاعی و نیز امکانات اقتصادی، ثبات مالی و منابع طبیعی، قدرت نظامی کشورهای مختلف را مورد ارزیابی قرار داده که در جدیدترین گزارش این مرکز، ایران در سال ۲۰۲۰ در رتبه چهاردهم قدرتهای نظامی جهان و بالاتر از کشورهایی همچون عربستان، رژیم صهیونیستی، استرالیا، امارات، کویت، عراق، قطر، پاکستان، آذربایجان، قزاقستان، عمان و ... قرار دارد.
ایران در این ردهبندی جهانی، پنجمین قدرت نظامی آسیا و بعد از مصر، دومین قدرت برتر نظامی منطقه پرتنش غرب آسیا (خاورمیانه) است. یکی از مهمترین مولفهها در حوزه سنجش قدرت نظامی کشورها، میزان تولید تجهیزات دفاعی و در اختیار داشتن دانش نظامی است. جمهوری اسلامی ایران را میتوان از منظر دانش نظامی و طراحی و تولید محصولات نظامی در سطح منطقه جزء دو کشور اول به حساب آورد؛ چراکه امروزه بسیاری از محصولات دفاعی حساس و مهم اعم از موشکهای بالستیک، موشکهای کروز دریایی، موشکهای کروز زمینی، سامانههای موشکی پدافند هوایی، رادارهای مختلف، پهپادهای رزمی - شناسایی، تجهیزات انفرادی، شناورهای نظامی و ... توسط متخصصان صنعت دفاعی کشورمان طراحی و تولید میشوند و این دقیقا معنای اقتدار تسلیحاتی است.
اما در سوی دیگر میدان، کشورهایی مانند عربستان سعودی، ترکیه، امارات، قطر و ... که همگی همسایگان کشورمان هستند، غالب تجهیزات و تسلیحاتشان را از طریق خریدهای خارجی تامین میکنند یا در بهترین حالت، مانند کشور ترکیه با کمک خارجی یا به صورت کنسرسیوم خارجی اقدام به تولید تجهیزات دفاعی میکنند. توجه به این نکته هم خالی از لطف نیست که صرف در اختیار داشتن تجهیزات مدرن دفاعی همچون جنگنده، آواکس، پهپاد، موشک، خودروهای زرهی پیشرفته و ... قدرتساز نیست؛ کمااینکه کشورهای متجاوزی مانند امارات و عربستان سعودی در جریان تجاوز به یمن، مبنای اشغال این کشور را با اتکا به توانمندی نظامی خودشان در ابتدای جنگ، چند «روز» قرار دادند اما امروز با گذشت چندین «سال» از جنگ یمن، نهتنها نتوانستند این کشور را اشغال کنند بلکه خسارات زیادی را متحمل شده و همزمان یمنیها موفق شدهاند جنگ را به داخل خاک عربستان و حتی پایتخت این کشور هم منتقل کنند. بهنظر میرسد در این خصوص، عوامل متعددی از جمله تجربه، انگیزه و اراده، ایمان، خودباوری و ... موثرند؛ چیزی که رزمندگان ایران اسلامی در طول هشتسال دفاع مقدس در اختیار داشتند و بر همین اساس اتحاد دهها کشور جهان برای کمک به رژیم بعث عراق بهمنظور از بین بردن انقلاب سلامی نتوانست موفق شود.
اما درمجموع در اختیار نداشتن دانش نظامی برای تولید محصول، یک نقص جدی در توانمندی نظامی به شمار رفته و در سوی دیگر، در اختیار داشتن دانش نظامی و تولید محصولات دفاعی، یک مولفه مثبت برای کشورها به شمار میرود؛ چیزی که قاعدتا کشور قدرتمندی همچون ایران جزء دارندگان آنها به شمار رفته و یک ابرقدرت منطقهای محسوب میشود.
در ایران، مبنای دستیابی به دانش نظامیای که منجر به تولید محصولات دفاعی شود، از دوران جنگ تحمیلی و تحریمهای آن دوره و اتحاد جهانی برای عدم فروش تجهیزات دفاعی به کشورمان آغاز شد و بعد، در دوران تحریمهای تسلیحاتی توسعه یافت. ایران در دوران تحریمهای تسلیحاتی موفق شد ثمرات انباشت دانش نظامی متخصصان خود را که از سال ۵۸ تا اواسط دهه ۸۰ حاصل شده بود، وارد میدان طراحی و تولید کند و در واقع امروز غربیها هم احتمالا معترفند که دوره ۱۰ ساله تحریمهای تسلیحاتی، دوره شکوفایی توانمندی نظامی ایران است.
فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله
با پایان یافتن جنگ ایران و عراق در ۱۳۶۷ ه. ش، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشخاص مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر شد، که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، این سمت را عهدهدار بود.
به گفتهٔ علی قاسمی، فرمانده سپاه انصار الرضا استان خراسان جنوبی، وی در برقراری امنیت در مرزهای شرقی از تایباد تا زابل و زاهدان کوشید. امنیت را در جاده بیرجند-قائن و بیرجند-زاهدان برقرار کرد. همچنین راه ارتباطی بیرجند به کرمان در کویر سوزان شهداد را از اشرار پاکسازی کرد.
فرماندهی نیروی قدس
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.او با تجربهای که از جنگ داخلی کردستان داشت، گزینهای مناسب بود، چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگهای داخلی بود، وارد عمل شود. از همه مهمتر اینکه سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس، تجربهٔ زیادی اندوخته بود.وی تا پایان عمر در سال ۱۳۹۸ این سمت را عهدهدار بود.
مداخله در کشورهای دیگر
قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در امور برخی از کشورهای خاورمیانه، زیر عنوانهایی مانند دفاع از جان مسلمانان، مداخله میکرد؛ ولی از دیدگاه برخی از تحلیلگران این ادعای وی نیز همانند برخی از ادعاهای دیگرش دروغ بوده و بلکه با دفاع از برخی از حاکمان منطقه، باعث کشتار صدها هزار مسلمان (و غیر مسلمان) شدهاست. دستگاه تبلیغاتی حکومت جمهوری اسلامی مانند دستگاه تبلیغاتی رژیم سوریه (بشار اسد) با تمرکز بر جنایات داعش تلاش میکند تا مخاطبان، جنایات بشار اسد و همپیمانانش (جمهوری اسلامی ایران و نیز روسیه) را فراموش کنند
قاسم سلیمانی (۲۰ اسفند ۱۳۳۵ – ۱۳ دی ۱۳۹۸) دومین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در ۱۳ دی ۱۳۹۸، هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد در طی عملیات آذرخش کبود به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، مورد حمله موشک پهپاد نظامی ارتش ایالات متحده قرار گرفت و کشته شد. از جمله پیامدهای مرگ وی حمله به پایگاه هوایی عین الاسد که تحت شعار «انتقام سخت» اتفاق افتاد و سرنگونی پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین توسط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود سلیمانی طی جنگ ایران و عراق از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود و چندین بار مجروح شد و پس از آن تا سال ۱۳۷۶، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. او از سال ۱۳۷۶ تا زمان مرگ به عنوان فرمانده در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. سپس، در مقام فرمانده نیروی قدس سپاه نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی حزبالله لبنان و گروههای مسلح فلسطینی، جنگ افغانستان، تشکیل گروههای شبهنظامی در عراق پس از سرنگونی صدام حسین، سرکوب اعتراضات مردم سوریه و تغییر روند جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد، همچنین مقابله با داعش در عراق و سوریه داشتهاست. سلیمانی خودش را «سرباز صفر ولایت» مینامید و به عقیده بسیاری، هم در گفتار و هم در عمل نشان داده بود که کاملاً از سید علی خامنهای و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران پیروی میکند. سلیمانی تا پیش از حضور آشکار در جنگ علیه داعش در عراق، معمولاً در انظار عمومی ظاهر نمیشد؛ ولی حکومت ایران از زمان حضور او در عراق با انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به شناساندن چهرهٔ وی کرد. جایگاه سلیمانی بهتدریج به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی نزد برخی از مردم ایران اوج گرفت. این در حالی است که برخی از ایرانیان وی را یک «قاتل» میدانند و چندی پس از درگذشت او تصاویر و بنرهای او را پاره کردند یا به آتش کشیدند. گروهی از ایرانیان هم او را یک مهرهٔ مهم در ماشین سرکوب میدانند.سلیمانی به خاطر مشارکت در سرکوب مخالفان بشار اسد از سوی اتحادیه اروپا و به خاطر برنامه اتمی ایران از سوی سازمان ملل تحریم شدهبود و دولت آمریکا هم از سال ۲۰۰۵ وی را به عنوان یک تروریست میشناخت. ساعاتی پس از انتشار خبر مرگ قاسم سلیمانی، گروهی از شهروندان عراقی در خیابانهای بغداد و اپوزیسیون سوریه در ادلب به شادمانی و پخش شیرینی پرداختند.پس از درگذشت سلیمانی، گروهی از مردم ایران، هندوستان، پاکستان،گروههای اسلامی مالزی،فلسطین،ترکیه،حوثیهای یمن، شیعیان کشمیر، طرفداران حزبالله در لبنان، طرفداران اسد در سوریه و مردم عراق تظاهراتی در محکومیت این اقدام آمریکا و همدردی با سلیمانی برگزار کردند. اجساد قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و سایر مقتولان عملیات آذرخش کبود در بغداد، کاظمین، کربلا و نجف تشییع شد و هزاران نفر از مردم عراق در این مراسم حضور یافتند. سپس اجساد به ایران منتقل شدند و به ترتیب در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان با حضور گسترده مردم تشییع شد، به طوری که در مراسم تشییع در تهران، جمعیت چند میلیونی از مردم گرد آمدند و برخی رسانهها آن را شلوغترین مراسم تشییع جنازه در ایران پس از تشییع سید روحالله خمینی دانستند. سلیمانی در رسانههای بینالمللی، به عنوان «فرماندهٔ سایه» توصیف میشد. این رسانهها از او به عنوان شخصیتی تأثیرگذار در شکلگیری جبهه نبرد علیه داعش و شکست آن یاد میکنند تاحدی که مرگ او را اشتباه ترامپ و خبر خوبی برای جهادیها میدانند،هرچند برخی نقش وی در فروپاشی داعش را بی اساس میدانند.
برد: حدود ۲۵۰ کیلومتر
سوخت: جامد
مأموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۳۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد
مأموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۳۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد
مأموریت: زمین به زمین ــ زمین به دریا
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۵۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد مرکب
مأموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
خلیج فارس:
برد: ۳۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد
وزن: ۳۷۳۰ کیلوگرم
وزن سر جنگی: ۴۵۰ کیلوگرم
طول: ۸.۹ متر
مأموریت: ضدکشتی
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۳۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد
مأموریت: هرمز ۱: ضدرادار/ هرمز ۲: ضدکشتی
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۷۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد
مأموریت: زمین به زمین ــ زمین به دریا
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده
......................................................................................................................................................................................................
برد ۱۰۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد مرکب
ماموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تکمرحلهای با قابلیت سر جداشونده.
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۵۰۰ کیلومتر
وزن: ۱۶۵۰ کیلوگرم
ماموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تک مرحله ای با سرجنگی جداشونده
در ساخت بدنه این موشک از الیافن کربن و مواد مرکب استفاده شده که موجب کاهش وزن و افزایش برد این موشک نسبت به موشک فاتح ۱۱۰ می شود.
......................................................................................................................................................................................................
برد: ۱۴۰۰ کیلومتر
سوخت: جامد مرکب
ماموریت: زمین به زمین
وضعیت: بالستیک تک مرحله ای با قابلیت سرجنگی جداشونده و هدایت پایانی مسیر
این موشک قابلیت عبور از سامانه های پدافند ضد موشکی را دارد.
قوی شدن ایران بهعنوان تنها راه ایستادن در مقابل جهانخواران، قدارهبندان و تروریستهای جهان راهبردی بود که حضرت امام در سال آخر حیاتشان گوشزد کردند. آن روز که شوروی سابق هنوز فرو نپاشیده بود، مطالبه امام «رسیدن مسلمانان به مرز قدرت سوم جهان» بود و امروز زمینه برای تحقق این راهبرد مهیاتر است. امام علاوه بر ایران بر قوی شدن جهان اسلام نیز اصرار داشتند و غرب را دشمن بالقوه همه مسلمانان میدانستند. اکنون و پس از ۳۰ سال رهبر انقلاب باز تنها راه را قوی شدن دانستند، چرا که طرف مقابل جز قدرت، روش و زبان دیگری را نمیفهمد.
برای قوی شدن باید ارکان آن را به درستی شناخت و در عین حال امکان آن را نیز بررسی نمود. حجتی که امکان قوی شدن را باورپذیر میکند، حرکت چهل ساله ملت ایران از یک کشور وابسته به کشوری است که با موشک بومی و با قدرت و دقت حداکثری مراکز نظامی بزرگترین قدرت نظامی- اقتصادی جهان را هدف قرار میدهد. ۴۰ سال گذشته به ما میگوید قوی شدن ممکن است، به شرط آنکه به الزامات آن پایبند باشیم. ممکن است برای قوی شدن ایران، دهها دلیل شمرده شود و همه آنها هم قابل قبول و توجیهپذیر باشند. اما اگر قوی شدن را جامعالاطراف و همهجانبه ببینیم باید آمیزهای از ثروت، معنویت و ارتباطات را با هم ببینیم و وجوه افتراق قدرتمند شدن ایران یا مسلمانان با قدرتمند شدن جهان غرب را بهعنوان وجه هویتبخش مدنظر داشته باشیم. قدرتمند شدن ایران از همان معبر و مسیری که غرب به آن رسیده است نهتنها آفت است که افتخارات گذشته ملت ایران را به منفعتطلبی، سلطهطلبی و جهانخواری تقلیل خواهد داد؛ لذا باید مدل بومی قوی شدن را طراحی نمود که در آن هم شاخصهای قدرتی که طرف مقابل آن را میفهمد، لحاظ شود و هم عواملی که استحکام ساخت درونی را به ارمغان میآورد وجود داشته باشد.
با این مقدمه میتوان مهمترین ارکان و شاخصهای رسیدن به ایران قوی را اینگونه برشمرد:
۱- «اقتصاد- سلاح»: اقتصاد مولد و کارآمد به همراه سلاح بازدارنده و تفوقیاب از مهمترین ارکان قدرت هستند. قدرت بازدارندگی و عدم وابستگی اقتصادی، پیشنیازهای استقلال سیاسی، قدرت ملی و تنظیم دشمنان است که اگر هر دو باهم نباشند، نتیجه تمامکننده نخواهد داشت.
۲- ایمان به تحقق وعدههای الهی و مجهز بودن به این سلاح – که تاکنون ما را به نقطه فعلی رسانده است – از عناصر بومی قدرت ملت ایران است. عنصر معنویت، جهاد، شهادت، عبور از منافع فردی و فدا شدن برای ملت و جامعه و ایران و در یک کلمه پیشقراولانی از جنس آیتالله خامنهای و شهید سلیمانی میتواند این بعد قدرت را تقویت نماید. مبارزه با این بُعد از قدرت ملت ایران سالها زودتر از جنگ اقتصادی شروع شد و هنوز ادامه دارد. اما هنوز هسته سخت ایمانی و فرهنگی ملت ایران دست نخورده است که باید تقویت شود. دولت ارزشگرا در تحقق و گسترش این قدرت میتواند بسیار مؤثر باشد.
۳- پیوستگی با امت اسلامی از دیگر ارکان قدرت ملت ایران است. ایران جزیره نیست. ایران امروز بخشی از ملت اسلامی است که دغدغه پاک کردن آلودگیهای جهان اسلام از سلطه استعمار غرب و صهیونیزم را دارد. دست ایران باید همیشه در دست امت اسلامی باشد تا «جغرافیای قدرت» در شعاع و افق وسیعتر و بلندتری درک شود. حضرت امام بر تولید چنین قدرتی تأکید داشتند و آن را «آزادسازی انرژی متراکم جهان اسلام» میدانستند. به همین دلیل حل مسائل با عربستان سعودی و دیگر کشورهای اسلامی بهرغم میل استکبار باید هرچه زودتر انجام پذیرد.
۴- وحدت ملی و رضایت نسبی: وحدت ملی در عین رضایت نسبی از کارآمدی ارکان مختلف حاکمیت در این باره مهم است. استحکام درونی جمهوری اسلامی در این گزاره متمرکز است. توجه ویژه به طبقات پایین اقتصادی و حرکت به سمت اقتصاد مولد شرط رضایت عمومی است. قوی شدن و ایستادن مقابل زر و زور و تزویر در جهان بدون این ملت هرگز امکانپذیر نیست و این واقعیت بارها از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و امام راحل تأکید شده است؛ بنابراین حل مسائل مردم شرط اساسی برای ورود به ریل قوی شدن است. استمرار جدی مردمسالاری دینی و رشد همهجانبه خدمات عمومی و مبارزه با هر آنچه باعث یارگیری دشمن میشود از شرایط حرکت به سمت ایران قوی است.
۵- صدرنشینی نخبگان: قدرت بومی و ملی منهای میدانداری نخبگان بیمعنا است. اقتصاد مولد، تکنولوژی برتر اقتصادی و نظامی از علم به دست میآید و صدرنشینی نخبگان شرط رسیدن به این مهم است. تأمین شخصیت و زندگی نخبگان و کاهش بروکراسی آزمون و خطا شرط این مهم است که به صورت طبیعی از خروج نخبگان هم جلوگیری میکند. شناسایی، هویتبخشی و تکریم نخبگان جامعه پیشنیاز قوی شدن است. برای این مهم اقداماتی صورت گرفته است، اما به رضایت عمومی نخبگان و مؤثرتر شدن خروجی آنان منجر نشده است. شرط اساسی برای رسیدن به همه این عناصر تبدیل شدن «ایران قوی» به «گفتمان غالب» است. استعداد چنین گفتمانی در شخصیت تاریخی ایرانیان موج میزند، اما نیازمند اعتقاد، برنامهریزی و تلاش مضاعف است.